مووی کاتیج

دانشگاه آکسفورد. دانشجوی امریکایی، «مارتین» (وود) نتوانسته کاری کند تا ریاضیدان نامدار انگلیسی، «آرتور سلدم» (هرت) بپذیرد که استاد راهنمایش باشد. با این همه این دو، خیلی زود، درگیر حل معمای سری قتل هایی می شوند که ظاهرا بر مبنای نشانه ها و تئوری های ریاضی انجام می شوند…

«جان» و «جنیفر» که به تازگی ازدواج کرده اند، تصمیم میگیرند که سرپرستی یک سگ را بر عهده بگیرند. یک سگ قابل ستایش، اما سرکش و نافرمان، که درسهای بزرگی به این خانواده میدهد.

آستریکس و اوبلیکس برای کمک به رفیقشان که عاشق شاهزاده یونانی شده است، باید در مسابقات المپیک شرکت کرده و پیروز شوند...

داستان‌های به هم مرتبط که در یک هفته نیویورک سال 1983 اتفاق می‌افتند که شامل تعدادی شخصیت می‌‌شود و حول مواد مخدر و جرم و جنایت است...

جیمز باند در حالی که سعی می کند مانع از بین بردن ارزشمندترین منبع یک کشور توسط یک سازمان مرموز شود، به یک راز فرو می رود.

میلک در چارچوب داستانی واقعی، به زندگی هاروی میلک می‌پردازد. میلک در دهه 70 میلادی در راه‌اندازی یک مغازه دوربین‌فروشی، فعالیت‌های خود را در راه پشتیبانی از حقوق همجنسگرایان آمریکا آغاز کرد. او با تلاش زیاد و پس از چندین بار نامزدی، سرانجام موفق شد در سال 1977 به دفتر هیئت حاکمه شهر سان فرانسیسکو راه پیدا کند. در پی افزایش قدرت سیاسی میلک، حضور دن وایت همتای او در شهرداری، رنگ باخت...

صاحب یک رستوران به نام سیلویا به شدت از زندگی خود ناراضی است و اوقاتش را اغلب به سیگار کشیدن با مردان می‌گذراند؛ زنی امریکایی به نام جینا به شوهرش بی‌وفایی روا می‌دارد و با مردی مکزیکی به نام نیک معاشرت می‌کند؛ دختر جینا، ماریانا در هم ریخته است، به خصوص از زمانی که با پسر نیک، سانتیاگو آشنا شده است؛ دختری به نام ماریا هم راه دوستی خانوادگی از مکزیک به امریکا می‌رود تا مادرگم شده‌اش را پیدا کند.

مردی که سابقآ مامور پلیس بوده، به همراه خانواده‌اش طعمه نیرویی شرور می‌شود که از آینه‌ها برای ورود به خانه‌ی آن‌ها استفاده می‌کند.

شاهزاده ای از دنیای افسانه ای برای حکومت بر زمین شورش علیه بشریت را آغاز می کند. پسر جهنمی و تیمش باید بجنگند تا او را از یافتن ارتش طلایی قدرتمند بازدارند.

استاد ادبیات، دیوید کپش با این که پا به سن گذاشته، اما هنوز تن به زندگی مشترک نداده است. تا این که با یکی از شاگردان جوانش، دختری کوبایی امریکایی به نام کونسوئلا کاستیلو رابطه برقرار می‌کند. حالا دیوید هم از صمیمی شدن با کونسوئلا دوری می‌کند و هم وسوسه‌ی حضور مداوم او را نمی‌تواند کنار بگذارد.